شکست سنگین: نهضت ملی مسکن به سرنوشت «مهر» و «اقدام» دچار شد

اقساط کمرشکن، تورم مصالح و بی‌عملی بانک‌ها باعث شد طرحی که قرار بود رؤیای خانه‌دار شدن میلیون‌ها ایرانی باشد، به شکست بیانجامد.

به گزارش صدای بورس، بازار مسکن ایران دیگر نه شبیه بازار، بلکه بیشتر شبیه یک رؤیاست؛ رؤیایی که هر روز دورتر می‌شود. طبق آخرین آمار مردادماه، متوسط قیمت هر مترمربع آپارتمان در تهران به حدود ۱۱۹ میلیون تومان رسیده است. یعنی برای خرید یک واحد ۸۰ متری باید بیش از ۱۰ میلیارد تومان نقدینگی داشت؛ رقمی که برای بسیاری از خانوارهای ایرانی حتی تصورش هم غیرممکن است.

در سطح کشور هم شرایط چندان بهتر نیست. میانگین قیمت هر مترمربع مسکن به حدود ۷۳ میلیون تومان رسیده و یک خانه ۸۰ متری دست‌کم ۶ میلیارد تومان سرمایه می‌طلبد. به بیان دیگر، خانه در ایران دیگر کالایی مصرفی برای زندگی نیست؛ کالایی لوکس است که تنها در دسترس طبقه‌ای محدود قرار دارد.

همین واقعیت تلخ بود که دولت‌های پیاپی را واداشت تا با طرح‌هایی چون «مسکن مهر»، «اقدام ملی» و حالا «نهضت ملی مسکن» وعده خانه‌دار شدن مردم را بدهند. اما تجربه نشان می‌دهد این طرح‌ها بیش از آنکه راه‌حل باشند، به پروژه‌هایی نیمه‌تمام و بی‌اعتماد بدل شده‌اند.

وعده و واقعیت نهضت ملی؛ از چهار میلیون واحد تا چند ده هزار خانه نیمه‌تمام

نهضت ملی مسکن در دولت سیزدهم با وعده‌ای بزرگ کلید خورد: ساخت چهار میلیون واحد مسکونی در چهار سال. قرار بود زمین‌های دولتی در اختیار پروژه قرار گیرد، بانک‌ها تأمین مالی کنند و میلیون‌ها خانوار فاقد مسکن به خانه‌ای در استطاعت خود برسند.

اما حالا و پس از گذشت بیش از یک سال از عمر دولت چهاردهم، آمارها تصویر دیگری نشان می‌دهند. تنها بخشی از پروژه‌ها به مرحله ابتدایی رسیده‌اند و هزاران متقاضی هنوز در انتظار تحویل خانه مانده‌اند. بسیاری از طرح‌ها نیمه‌کاره رها شده‌اند؛ در حالی که تورم مصالح ساختمانی و جهش زمین، هزینه ساخت را بسیار فراتر از برآوردهای اولیه برده است.

حتی معاون اول رئیس‌جمهور نیز به صراحت اعتراف کرده که پرداخت تسهیلات از سوی بانک‌ها با وقفه جدی روبه‌روست. پیش‌تر هم وزارت راه اعلام کرده بود که ۱۷ بانک کشور هیچ وامی به نهضت ملی اختصاص نداده‌اند. به این ترتیب، شکاف میان وعده «چهار میلیون خانه» و واقعیت «چند ده هزار واحد نیمه‌تمام»، اعتماد عمومی را بیش از پیش سست کرده است.
بانک مسکن؛ از مأموریت تا ناکامی

بانک مسکن که در دهه ۱۳۵۰ با مأموریت تأمین مالی خرید و ساخت خانه تأسیس شد، امروز به نمادی از ناکارآمدی در سیاست‌گذاری مسکن بدل شده است. در حالی که باید بازوی اصلی دولت در اجرای نهضت ملی باشد، عملاً به یکی از موانع اصلی خانه‌دار شدن مردم تبدیل شده است.

وام‌های خرد این بانک، مانند طرح «ثمر» با سقف ۳۰۰ میلیون تومان، حتی کفاف خرید دو تا سه متر خانه در تهران را نمی‌دهد. وام‌های بزرگ‌تر نیز وضعیت بهتری ندارند؛ سقف یک میلیارد تومانی وام خرید مسکن از محل اوراق، با اقساط ماهانه حدود ۲۵ میلیون تومان، تنها برای خانواده‌های ثروتمند قابل پرداخت است. به گفته نایب‌رئیس اتحادیه املاک تهران، این وام نهایتاً خرید ۹ متر خانه در پایتخت را ممکن می‌کند.

سختگیری در پرداخت، بروکراسی طولانی و عدم تزریق منابع کافی باعث شده پروژه‌های نهضت ملی در بسیاری از شهرها نیمه‌کاره بمانند. نتیجه آنکه بانکی که «مسکن» را در نام خود دارد، در عمل هیچ نقشی در حل بحران ایفا نمی‌کند و حتی برخی کارشناسان پیشنهاد داده‌اند مأموریت یا ساختار آن بازتعریف شود.

چرا نهضت ملی شکست خورد؟

سؤال کلیدی اینجاست: چرا نهضت ملی مسکن، با تمام وعده‌ها و تبلیغات، به بن‌بست رسید؟ مرور واقعیت‌های امروز نشان می‌دهد شکست این طرح تنها نتیجه یک عامل نیست، بلکه مجموعه‌ای از مشکلات ساختاری و مدیریتی آن را زمین‌گیر کرده است.

نخست، کم‌کاری شبکه بانکی نقش تعیین‌کننده داشت. نه‌تنها بسیاری از بانک‌ها از پرداخت تسهیلات سر باز زدند، بلکه خود بانک مسکن نیز در عمل همراهی لازم را نداشت. دوم، اقساط غیرقابل پرداخت بود؛ وام‌هایی با سود ۲۳ درصدی و قسط‌های ماهانه ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان عملاً خانوارهای متوسط و کم‌درآمد را از دایره متقاضیان حذف کرد.

سوم، تورم افسارگسیخته در زمین و مصالح ساختمانی هزینه اجرای پروژه‌ها را بسیار فراتر از برآوردهای اولیه برد. چهارم، بی‌اعتمادی عمومی بود؛ تجربه شکست‌خورده طرح‌های پیشین مثل مسکن مهر یا اقدام ملی باعث شد مردم به وعده‌های جدید خوش‌بین نباشند. و نهایتاً، ضعف مدیریتی دولت در هدایت پروژه و حتی غیبت رئیس‌جمهور در جلسات شورای عالی مسکن، نشانه‌ای از بی‌توجهی به یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های اجتماعی کشور بود.

ترکیب این عوامل کافی بود تا نهضت ملی، درست مثل طرح‌های قبلی، از هدف اصلی فاصله بگیرد و به پروژه‌ای نیمه‌تمام تبدیل شود.

پیامد شکست؛ رؤیای خانه‌دار شدن دورتر از همیشه

نتیجه همه وعده‌ها، طرح‌ها و وام‌های بی‌اثر این شد که رؤیای خانه‌دار شدن برای میلیون‌ها ایرانی بیش از هر زمان دیگری دور از دسترس قرار گرفت. امروز خرید خانه نه تنها برای دهک‌های پایین، بلکه برای بخش بزرگی از طبقه متوسط هم غیرممکن شده است. خانه دیگر به کالایی مصرفی برای زندگی خانوارها شباهتی ندارد؛ بیشتر به یک کالای سرمایه‌ای و لوکس تبدیل شده که تنها اقلیت ثروتمند توان دستیابی به آن را دارند.

شکست نهضت ملی مسکن، به معنای شکست یکی از مهم‌ترین سیاست‌های اجتماعی دولت است. وقتی طرحی که قرار بود امنیت روانی و اقتصادی خانواده‌ها را تقویت کند، به نیمه‌راه می‌رسد و متقاضیان را ناامید می‌کند، پیامدش چیزی جز افزایش شکاف طبقاتی، تضعیف امید اجتماعی و تشدید بحران اقتصادی نخواهد بود.

بحران مسکن امروز نه فقط یک مسئله اقتصادی، بلکه یک تهدید اجتماعی است؛ تهدیدی که اگر سیاست‌گذار از آن غفلت کند، می‌تواند تبعاتی گسترده‌تر از بازار املاک داشته باشد و حتی اعتماد عمومی به کارآمدی دولت را به چالش بکشد.

منبع:شبکه اطلاع‌رسانی طلا و ارز

کد خبر 533893

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =